اشتباه
دختره میره جای کشیش ازش میپرسه من هر روز صبح از جلو اینه که رد میشم میگم وای عجب من خوشگلم
عایا من گناه میکنم؟؟؟؟؟
کشیشه میگه :نه شما گناه نمیکنید اشتباه میکنید.
:دیییییییییییی
پسرا پرچم بالاس
پست های فیسبوی خنده در حد مرگ
دختره میره جای کشیش ازش میپرسه من هر روز صبح از جلو اینه که رد میشم میگم وای عجب من خوشگلم
عایا من گناه میکنم؟؟؟؟؟
کشیشه میگه :نه شما گناه نمیکنید اشتباه میکنید.
:دیییییییییییی
پسرا پرچم بالاس
-تو به روح اعتقاد داري؟
-نه!
-پس حاضري يك شب در خانه روح زده بماني؟
-نه!
-چرا؟
-چون نمي خاهم نظرم عوض شود!
معلم: تكليف هايت را ديدم. اين كه دست خط پدرت است.
شاگرد: البته كه بايد باشد. چون از خودكار او استفاده كردم.
از غضنفر می پرسن: میدونی چرا آدم خواب می بینه؟
غضنفر میگه: خوب معلومه برای اینکه موقع خوابیدن حوصله اش سر نره!!!
تدابیر امنیتی وقتی صدای پا میشنوید که میاد سمت اتاق :
۱ – مینیمایز کردن تمام صفحات نت !
۲ – سایلنت کردن گوشی و قرار دادنش به صورت پشت و رو !
۳ – sign out مسنجر !
۴ – گذاشتن یک کتاب ۸۷۶۹۸۲۷۳۴۵۶ صفحه ای جلوی چشم !
۵ – باز کردن new tab و جست و جو در مورد اون موضوعی که استاد گفته !
۶ – ورق زدن کتاب جوری که صداش بره بیرون اتاق !
۷ – بهم ریختن موهام ، کشیدن یک آه عمییییییییق (یعنی چقد این درس سخته) و اخم کردن و نگاه ملتمسانه به کتاب !
۸ – گرفتن یه مداد تو دست و خط کشیدن زیر سطرای کتاب!
و سرانجام بعد این همه کار آخرشم صدای پا از جلوی اتاق رد میشه و این همه تلاش شما بی نتیجه میمونه …
مسافري كه تازه به شهر غضنفر وارد شده بوده از آقا غضنفر مي پرسه ما اينجاغريبيم. كجا آمپول مي زنن؟ غضنفر باسنش رو نشون مي ده مي گه اينجا
اصفهانیه داشته توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر میرفته که پلیس با دوربین شکارش میکنه و ماشینشو متوقف میکنه پلیس میاد کنار ماشین و میگه : گواهینامه و کارت ماشین رو بدین. اصفهانیه میگه : من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیست. کارتشم پیشی من نیست. … من صاحب ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندوق عقب. حالا هم داشتم میرفتم تا از مرز فرار کنم که شوما منا گرفتین.پلیس که حسابی حیرت زده شده بوده بیسیم میز…نه به فرماندش و عین قضیه رو تعریف میکنه و در خواست کمک میکنه. فرمانده اش هم میگه تو کاری نکن من خودم دارم میام. فرمانده در اسرع وقت خودش رو به محل می رسونه و به راننده اصفهانی میگه : آقا گواهینامه !! اصفهانیه گواهینامهاش رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده. فرمانده میگه: کارت ماشین؟ اصفهانیه کارت ماشین که به نام خودش بوده رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده. فرمانده میگه: در صندوق عقب رو باز کن. اصفهانیه درو باز میکنه و فرمانده میبینه که صندوق هم خالیه !! فرمانده که حسابی گیج شده بود، به اصفهانیه میگه: پس این مأمور ما چی میگه؟! اصفهانیه میگه: چی چی میدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم می خواد بگه من داشتم ۱۸۰ تا سرعت میرفتم؟؟ laughing)))
اصفهانیا جیغ هورررررا:دیییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اون قضیه ی اول مرغ بود یا تخم مرغ رو ول کنید
اگه راست میگین ؛ بگین ببینم اون اول ِاول ؛ ساعت جلو بود کشیدنش عقب؟ یا عقب بود کشیدنش جلو؟ :/